اسلایدیادداشت ویژه

حفاظت از منابع آبزیان به عنوان منبع مهم تأمین امنیت غذایی در شرایط کم‌آبی کشور

در مباحث کلان امنیت غذایی، اغلب تمرکز بر روی تولیدات کشاورزی و دامی معطوف می‌شود، غافل از آن که پهنه‌های آبی اعم از دریایی و داخلی، منبعی غنی و راهبردی برای تأمین پروتئین مورد نیاز جامعه به شمار می‌روند. در کشوری مانند ایران که با محدودیت‌های جدی منابع آبی شیرین و مراتع روبرو است، استفاده از منابع آبزیان نه یک انتخاب، که ضرورتی انکارناپذیر در سبد غذایی آینده محسوب می‌شود. از این منظر، حفاظت از این ذخایر زنده، به‌طور مستقیم، به مقوله امنیت غذایی گره خورده است.

امنیت غذایی تنها به معنای دسترسی فیزیکی به غذا نیست، بلکه دسترسی به منابع باکیفیت، مغذی و پایدار را نیز در بر می‌گیرد. آبزیان با دارا بودن پروتئین مرغوب، اسیدهای چرب ضروری مانند امگا-۳، ویتامین‌ها و مواد معدنی، نقشی منحصربه‌فرد در تأمین سلامت و امنیت غذایی جامعه ایفا می‌کنند. نابودی این منابع، تنها حذف یک ماده غذایی از سبد مصرفی خانوار نیست، بلکه خدشه‌دار کردن تعادل غذایی و تهدیدی برای سلامت نسل‌ها می‌باشد.

با این حال، این منبع ارزشمند در معرض تهدیداتی جدی قرار دارد. صید بی‌رویه و خارج از ظرفیت زیستی دریاها، مهم‌ترین خطری است که ذخایر طبیعی را به ورطه نابودی می‌کشاند. هنگامی که صید، بیشتر از نرخ طبیعی بازتولید جمعیت باشد، نه تنها صید کاهش می‌یابد، بلکه ساختار جمعیتی و تنوع ژنتیکی گونه‌ها نیز دچار آسیب می‌شود. این امر به معنای از دست دادن سرمایه‌ای است که بازسازی آن به دهه‌ها زمان نیاز دارد. آلودگی‌های صنعتی، شهری و کشاورزی که راهی آب‌ها می‌شوند، زیستگاه‌های آبزیان را مسموم و تخریب می‌کنند. این آلودگی‌ها هم بر کمیت و هم بر کیفیت آبزیان تأثیر می‌گذارند و سلامت مصرف‌کننده را نیز به مخاطره می‌اندازند. علاوه بر این، تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین نیز با تغییر دمای آب و اسیدیته شدن دریاها، بر چرخه زندگی بسیاری از گونه‌ها اثرات منفی گذاشته است.

در این شرایط، حفاظت از منابع آبزیان به مجموعه‌ای از اقدامات هوشمند و پیگیر نیاز دارد که فراتر از ممنوعیت‌های مقطعی است. مدیریت بر اساس علم و داده‌های دقیق، اولین گام است. این امر مستلزم پایش مستمر ذخایر، تعیین سهمیه‌های صید بر اساس ظرفیت واقعی اکوسیستم و اعمال محدودیت‌های زمانی و مکانی برای صید، به ویژه در فصل تخم‌ریزی است. حفاظت بدون مشارکت ذی‌نفعان اصلی، یعنی صیادان، محقق نمی‌شود. آموزش، ترویج روش‌های صید پایدار و ایجاد مشاغل جایگزین در فصل‌های ممنوعیت صید، می‌تواند جوامع محلی را از تهدید به فرصت تبدیل کند. توسعه آبزی‌پروری مسئولانه و علمی می‌تواند فشار بر ذخایر طبیعی را کاهش دهد. اما این صنعت نیز خود باید با رعایت اصول زیست‌محیطی، مدیریت پسماند و جلوگیری از فرار ماهیان پرورشی به دریا، به عنوان بخشی از راهکار حفاظت عمل کند.

در نهایت، حفاظت از منابع آبزیان توسط سازمان شیلات ایران و مردم را باید سرمایه‌گذاری برای نسل‌های آینده دانست. این منابع، سرمایه‌های طبیعی تجدیدشونده‌ای هستند که در صورت مدیریت خردمندانه، می‌توانند برای همیشه پایدار بمانند. بی‌توجهی به این امر، نه تنها صید و صیادی را به صنعتی رو به زوال تبدیل می‌کند، بلکه حلقه‌ای حیاتی از زنجیره تأمین امنیت غذایی کشور را پاره می‌نماید. امنیت غذایی آینده ایران، تنها در گرو دشت‌های زراعی و باغ‌های میوه نیست، بلکه در گرو سلامت و غنای خلیج فارس، دریای عمان و دریای خزر است. حفاظت از این پهنه‌های آبی، به معنای حفاظت از سفره غذایی امروز و فردای ملت ایران است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا