
کشاورزی خانوادگی گامی برای تغییر در نظام غذایی جهان
به گزارش داغ (دیدهبان امنیت غذایی)، شاید شنیدن این که در عصر مدرن و صنعتی امروزی، کشاورزان خانوادگی نزدیک به ۷۰ درصد از کل تولیدکنندگان بخش کشاورزی جهان را تشکیل میدهند برای ما کمی عجیب باشد و عجیبتر آن که کشورهای پیشرفته به مدل کشاورزی خانوادگی توجه زیادی نشان میدهند و آن را در اولویت قرار دادهاند. در گفت و گوی مجازی که با پروفسور رسول زارع نماینده ایران در سازمان فائو داشتیم، به نکات ظریف و جالبی درباره اهمیت و ضرورت اجرای کشاورزی خانوادگی بر می خوریم. وی می گوید کشاورزی خانوادگی اقدامی زیربنایی برای تغییر اساسی در نظام غذایی و جبران شکست سیستم غذایی جهان حاصل از تغییرات اقلیمی، تخریب منابع طبیعی از جمله آب و خاک، کاهش نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی میان مناطق شهر و روستا و دور ریخت غذا است. پروفسور زارع معتقد است کشورها با قراردادن کشاورزی خانوادگی در مرکز سیاستهای بخش کشاورزی خود، امکان بیسابقهای را برای دستیابی به نتایج مثبت تغییر در سیستمهای غذایی و ظرفیت توسعه خود تجربه خواهند کرد. به گفته وی کشاورزی خانوادگی موردنظر سازمان فائو هفت رکن دارد که از جمله میتوان به حمایت از جوانان و اطمینان از پایداری نسلی در خانواده کشاورزی، ترویج برابری جنسیتی، نقش کلیدی زنان روستایی، ارایه خدمات فراگیر در زنجیره شهر-روستا، رفاه کشاورزان و خانواده آنها و محافظت از تنوع زیستی و محیط زیست اشاره کرد.
چرا سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۸ را دهه کشاورزی خانوادگی نامگذاری کرده و چه اهدافی را در این حوزه دنبال میکند؟
-کشاورزی امروزه با چالشهای فراوانی مواجه است. افزایش فشار بر بخش کشاورزی برای تأمین مقدار کافی و مقرون بهصرفه محصولات کشاورزی و غذای مغذی برای جمعیت در حال رشد، مقابله با تغییرات آب و هوایی و تخریب منابع طبیعی، از جمله کمبود آب، فرسایش خاک و از دست دادن تنوع زیستی از مواردی است که نیاز به خرد و یک حرکت جمعی دارد. همزمان فراگیری نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی میان مناطق روستایی و شهری منجر به افزایش سطح بیسابقه شهرنشینی از یکسو و پرشدن ظرفیت شهرهایی شده که دارای محدودیت جذب هستند. در نگاه اول به مجموع این چالشها برای تغذیه جهان و انجام آن بهصورت پایدار، اقدام فوری و تغییر اساسی در نظامهای غذایی ما ضروری است. از اینرو برای تأثیرگذار بودن در روند تغذیه جهان، اقدامات زیربنایی باید انجام شود که مجموعه پیچیدهای از اهداف به هم پیوسته اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی را شامل میشود. به باور جامعه جهانی، اساسیترین عامل تأثیرگذار بر بخش کشاورزی، خود کشاورزان هستند که در صورت تداوم و گسترش فعالیت خود با در نظر گرفتن ابعاد چالشهای پیشرو میتوانند به ارتقای این بخش و امنیت غذای جامعه جهانی کمک کنند. این طیف شامل گروههای مختلفی از کشاورزان خانوادگی از جمله دامداران، ماهیگیران، جنگلداران، مردم بومی و دیگر گروههای تولیدکننده مواد غذایی میشوند. بیشتر غذای جهان توسط این گروه از فعالان کشاورزی تأمین میشود. آنها سرمایهگذاران عمده در کشاورزی و ستون فقرات ساختار اقتصاد روستایی هستند که میتوانند در عین حال با چالشهای پیشرو مقابله کنند. از اینرو، سازمان ملل متحد در دسامبر سال ۲۰۱۷ سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۸ را دهه کشاورزی خانوادگی اعلام کرد و آن را در دستور کار جامعه جهانی قرار داد تا با ایجاد توجه جهانی به نقش این فعالان در عرصه امنیت غذایی، فرصتی فوقالعاده برای خطاب به کشاورزی خانودگی از دیدگاه جامع، به منظور دستیابی به تغییرات اساسی در نظامهای فعلی غذایی که به دستیابی به اهداف سند ۲۰۳۰ کمک خواهد کرد، ایجاد کند.
کشاورزی خانوادگی از دیدگاه سازمان فائو دارای چه مفهومی است؟
مفهوم کشاورزی خانوادگی شامل تمام فعالیتهای کشاورزی مبتنیبر خانواده است. این فعالیتها اشارهای است بر نوع سازماندهی یک اقدام کشاورزی، جنگلداری، شیلات، دامداری و پرورش آبزیان که توسط یک خانواده اداره و مدیریت میشود و بهطور عمده کار توسط زنان یا مردانی از یک خانواده صورت میگیرد که مستقیماً کار میکنند. در این مفهوم، خانواده و مزرعه به هم پیوند خورده، تکامل یافته و ترکیب اقتصادی، محیطی و کارکردهای اجتماعی و فرهنگی دارد. کشاورزی خانوادگی هفت رکن دارد. این هفت رکن عبارتند از فراهم کردن سیاستهای مناسب برای کشاورزی خانودگی، حمایت از جوانان و اطمینان از پایداری نسلی در کشاورزی خانوادگی، ترویج برابری جنسیتی در کشاورزی خانواده و نقش کلیدی زنان روستایی، حمایت از سازمانهای کشاورزان خانوادگی و ظرفیت آنان برای تولید دانش، نمایندگی کردن کشاورزان، ارایه خدمات فراگیر در زنجیره شهر-روستا، ارتقای جایگاه و شمول اجتماعی، اقتصادی، انعطافپذیری و رفاه کشاورزان خانواده، خانوارهای روستایی و جوامع، ترویج پایداری کشاورزی خانوادگی برای سیستمهای غذایی مقاوم در برابر تغییرات اقلیمی و تقویت چند بعدی بودن کشاورزی خانوادگی برای ارتقای نوآوریهای اجتماعی که به توسعه سرزمینی و سیستمهای غذایی کمک و از تنوع زیستی، محیط زیست و فرهنگ محافظت میکند.
اهمیت مزارع خانوادگی در توسعه کشاورزی در کشورهای مختلف تا چه حد است؟
کشورها با قرار دادن کشاورزی خانوادگی در مرکز سیاستهای بخش کشاورزی خود، امکان بیسابقهای را برای دستیابی به نتایج مثبت تغییر در سیستمهای غذایی و ظرفیت توسعه خود تجربه خواهند کرد. این اقدام میتواند به ایجاد استراتژیهای جدید و ارایه پاسخهای نوآورانه به جنبههای اجتماعی، زیست محیطی و چالشهای اقتصادی ختم شود. باید بدانیم کشاورزان خانوادگی که نزدیک به ۷۰ درصد از کل تولیدکنندگان بخش کشاورزی جهان را شامل میشوند فقط غذا تولید نمیکنند. آنها بهطور همزمان حافظ محیط زیست، عملکرد بخش اجتماعی و وظایف فرهنگی هم هستند. از منظر اجتماعی آنها حافظ میراث فرهنگی و دارای دانش برای تولید مواد مغذی براساس آداب فرهنگی و غذای مناسب بهعنوان بخشی از سنتهای محلی خواهند بود. در حقیقت حمایت از کشاورزان خانوادگی موجب میشود که سیاستها و برنامهها دارای ظرفیت منحصر به فرد شوند تا برای جبران شکست سیستم غذایی جهان بتوانیم غذای کافی برای همه تولید کنیم. در حالی که همچنان میزان دور ریخت غذا در جهان یک سوم مواد غذایی تولید شده است، ما شاهد کاهش گرسنگی و انواع مختلف سوءتغذیه و نابرابریهای اجتماعی نخواهیم بود. براساس توصیههای بینالمللی توجه به سیاستهای کشاورزی خانوادگی میتواند تا حد زیادی به رفع این چالشها کمک کند.
مدل کشاورزی خانوادگی در چه کشورهایی بیشتر دیده میشود و آیا آماری درباره سطح مزارع خانوادگی در کشورها وجود دارد؟
کشورهای زیادی در جهان به این امر توجه داشته و بهخصوص در کشورهای پیشرفته در بخش کشاورزی توجه و اعمال سیاستهای کشاورزی خانوادگی از اولویتهای ویژهای برخوردار است. این امر بهطور عمده با همکاری تعاونیهای مرتبط با کشاورزان کوچک مقیاس یا خانوادگی موجب شده تا این طیف از فعالان با سهولت و اطمینان خاطر بیشتری به فعالیت خود ادامه دهند و زمینههای پایداری در حفظ مشاغل بخش کشاورزی و جوامع محلی فراهم شود. برای مثال در کشور هلند ۸۷ درصد کل مزارع به صورت کشاورزی خانوادگی فعال هستند. کشاورزی خانوادگی در این کشور به فعالیتهای بخش کشاورزی گفته میشود که حداقل ۵۰ درصد آن فعالیت توسط اعضا یک خانواده صورت پذیرد. نمونه دیگر کشور ایتالیا است. کشاورزی خانوادگی در ایتالیا گستردهترین مدل کشاورزی خانوادگی در اروپا را نشان میدهد. براساس سرشماری عمومی کشاورزی در سال ۲۰۱۰ مشخص شد که مزارع خانوادگی ۹۸.۹ درصد از کل مزارع را تشکیل میدهند. این مزارع نقش مهمی در اقتصاد روستایی ایفا میکنند. آنها به ایمنی غذا کمک میکنند، بسیاری از محصولات با کیفیت بالا را ارایه میدهند، پویایی اقتصاد روستایی را بهبود میبخشند و علاقه آنها به مراقبت از محیط زیست و تولید کالاهای محلی را تقویت میکنند.
ابعاد این مزارع خانوادگی معمولاً چقدر است؟
از نظر ساختار باید گفت این مزارع بهطور متوسط کوچک هستند. متوسط مزرعه خانوادگی ۷.۲ هکتار در مقایسه با ۷۹.۲ هکتار مزارع غیرخانوادگی است و آنچه غالب است مشارکت مستقیم کشاورز است و ۹۶,۴ درصد از کل نیروی کار مزارع تحت مدیریت خانواده است.
چه مشوقها و زیرساختهایی برای توسعه زراعتهای خانوادگی مطرح و موردنیاز است؟
همانطور که اشاره کردم هفت رکن مطرح شده در سند برنامه عمل جهانی سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) میتواند مبنایی برای سیاستگذاریها و مشوقهای ملی براساس اسناد بالا دستی و برنامههای کلان هر کشوری باشد. بحث مشوقها با توجه به سیاستهای ملی، روند توسعه بخش کشاورزی، برنامههای اقتصادی، جایگاه منطقهای، شرایط اقلیمی و حتی اعتقادات و باورهای محلی و بومی هر کشور متفاوت خواهد بود. البته باید توجه داشت که ارکان سند جهانی کشاورزی خانوادگی مبنا بوده و هر کشوری میتواند با توجه به شرایط فوق نسبت به بومی کردن کشاورزی خانوادگی، الگوهای خاص خود را بهعنوان تجارب موفق به جامعه جهانی معرفی کند.
کشاورزی خانوادگی تا حدی یادآور کشاورزی سنتی است که اعضای یک خانواده بهطور دست جمعی آن را انجام میدادند. گویا شاهد یک بازگشت به گذشته و به سنت نیاکان هستیم، اما با روشی نو.
بهطور یقین این امر بازگشت به گذشته همچون عصر کشاورزی نخواهد بود. همانطور که در عصر صنعتی شدن، کشاورزی به دنبال همخوانی و تطابق خود با آن رفت، امروز در عصر جدید دانش و ارتباطات نیز، شاهد این تغییر هستیم. کشاورزی خانوادگی یک ضرورت و به نوعی همخوانی با شیوههای نوین اقتصاد کشاورزی در جامعه حاضر است و کشاورزان کوچک با بهرهگیری از توان خانواده، دانش و اطلاعات قابل دسترس میتوانند ماحصل نظامهای جدید ارتباطی شامل تکنولوژیهای دیجیتالی و ساختارهای جدید سازمانی همچون تعاونیها، خود را با نظام جدید اقتصادی در بخش کشاورزی همراه کنند.
کشاورزی خانوادگی موردنظر فائو از چه ویژگیها و مزیتهایی برخوردار است؟
موضوع کشاورزی خانوادگی حول محور فعالیتهای کشاورزی، فارغ از نوع آن در نهایت تلاشی برای رسیدن است که دارای چهار ویژگی میباشد. (SDGs) اهداف توسعه پایدار بهویژگی نخست فراگیری است براساس این ویژگی، فاکتورهای مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در بخش کشاورزی موجب میشوند که فرد یا گروه جز گروههای آسیبپذیر، فقیر یا فاقد تغذیه مناسب، قرار گیرد، اما ارکان برنامه عمل کشاورزی خانوادگی بهگونهای ارایه شده که موجب میشود کشاورزی خانوادگی پتاسیلی برای رفع اینگونه محرومیتها و نابرابریها باشد و جنبههای مختلف اهداف توسعه پایدار بهصورت فراگیر مورد تعامل و مدنظر قرار گیرند.
ویژگی دوم چند منظوره بودن است. کشاورزان خانواده، بازیگران اصلی هستند. چند منظوره بودن آنها اجازه میدهد که بهطور جامع بر جنبههای مختلف مربوط به توسعه پایدار عمل کنند.
سومین ویژگی به یکپارچگی و پیوند اشاره دارد. ارکان برنامه عمل کشاورزی خانوادگی موجب میشود اجزای اهداف توسعه پایدار و پیوند آنها به منظور یکپارچگی برنامهها، بهصورت راحتتر مورد شناسایی قرار گیرد و موجب همافزایی نتایج حاصله شود.
چهارمین ویژگی به مفهوم اجرایی آن مربوط میشود. اجرایی شدن هر برنامه نیازمند توجه به جنبههای مالی، ظرفیتسازی، علم، فناوری و نوآوری، محیط، سیاست و مشارکتها است. موارد یاد شده استقرار اهداف توسعه پایدار را در حداکثر توان خود امکانپذیر میکند. کشاورزی خانوادگی تمرکز بر نوآوری، به اشتراکگذاری دانش، ایجاد ظرفیت و دسترسی یا انتقال فناوری بهعنوان مبنایی برای تدوین اقدامات و استراتژیهای تأثیرگذار دارد که در حقیقت زمینه اجرای اهداف توسعه پایدار را فراهم میکند.
فکر میکنید زراعتهای خانوادگی در ایران با توجه به تغییر کاربری اراضی کشاورزی و بحث وراثت قابل گسترش است؟
این پرسش از سوی مراجع اجرایی در وزارت متبوع میتواند پاسخ داده شود. البته براساس بررسیهای به عمل آمده در برخی از کشورها مانند ایتالیا، هلند و آلمان سیستم مالیاتی و بهرهبرداری از اراضی کشاورزی بهگونهای دیده شده است که کوچکسازی و تقسیم اراضی را به حداقل میرساند و تبدیل کاربری به ندرت و به سختی اتفاق میافتد.
آیا برای توسعه زراعتهای خانوادگی در ایران نیاز به اصلاح یا توسعه قوانین است؟
بهطور یقین قوانین ملی هر کشوری براساس سیاستها و نیازهای جدید قابلیت بازنگری را خواهند داشت که کشور ما نیز با توجه به نقش پررنگ بخش کشاورزی در سهم توسعه اقتصادی، از این امر مستثنی نخواهد بود. البته توضیحات و لزوم چگونگی این بازنگری توسط مراجع تصمیمگیر و اجرایی وزارت متبوع قابل ارایه و پاسخگویی است.




