
ضرورت بهبود مؤثر و پایدار روند تأمین نهادههای دامی
در مباحث توسعه کشاورزی و امنیت غذایی، اغلب تمرکز اصلی بر روی تولید محصولات زراعی و باغی است، حال آنکه بخش دامپروری بهعنوان رکنی اساسی در تأمین پروتئین حیوانی و تعادل اکوسیستمهای کشاورزی، نقش بیبدیلی ایفا میکند. با این حال، کارایی و پایداری این بخش، در گرو زنجیرهای حیاتی و اغلب شکننده است: تأمین نهادههای دامی. بهبود این روند، فراتر از یک مسئله لجستیکی یا اقتصادی، در واقع باز تنظیم رابطه بین زمین، گیاه، دام و انسان است و تبعات آن از مرزهای مزرعه و دامداری فراتر رفته و به امنیت غذایی ملی، پایداری محیط زیست و عدالت اجتماعی گره میخورد.
نگاه سنتی به بحث نهادههای دامی، عمدتاً معطوف به تأمین خوراک، به ویژه کنسانتره و علوفه است. اما در تحلیل عمیقتر، این نهادهها در واقع حاملهای انتقال مواد مغذی و انرژی در یک چرخه بزرگتر هستند. دام، گیاهان و بقایای کشاورزی را که مستقیم قابل مصرف انسان نیستند، به پروتئین باکیفیت و کود آلی تبدیل میکند. بنابراین، هرگونه اختلال در تأمین نهادهها، نه تنها تولید گوشت و شیر را مختل میسازد، بلکه این چرخه ارزشمند مواد مغذی را از هم میگسلد. هنگامی که خوراک دام بهطور ناپایدار تأمین شود، در واقع مواد مغذی و آب از یک جغرافیا استخراج و در جغرافیای دیگر به صورت کود یا ضایعات دامی انباشت میشوند که خود میتواند به منبع آلودگی تبدیل گردد. بهبود روند تأمین، به معنای بسترسازی برای ایجاد چرخههای منطقهای بستهتر مواد مغذی است، جایی که تا حد امکان خوراک دام از منابع محلی و پایدار تأمین شده و فضولات دامی نیز به صورت ایمن به مزارع بازگردانده شوند.
اتکای سنگین به واردات ذرت، سویا و کنسانتره بخش دامپروری را در معرض نوسانات شدید قیمت جهانی، تنشهای ژئوپلیتیک و اختلال در زنجیرههای حمل و نقل بینالمللی قرار میدهد. این شوکپذیری، امنیت پروتئین کشور را به عاملی خارجی و بیثبات گره میزند. کشت انبوه گیاهان علوفهای در شرایط کم آبی، گاه به رقابتی ناسالم با کشت محصولات اساسی غذایی برای انسان بر سر آب و زمین تبدیل میشود. این تضاد، مدیریت پایدار منابع پایه را با مشکل مواجه ساخته و در بلند مدت بنیان هر دو بخش زراعت و دامپروری را تضعیف میکند. نهادههای بیکیفیت، آلوده یا فاقد استانداردهای لازم، مستقیماً بر سلامت دام، بازدهی تولید و مهمتر از همه، بر کیفیت و ایمنی محصولات دامی تأثیر منفی میگذارند. این مسیر، سلامت انسان را نیز به طور مستقیم تهدید میکند. دامداران خردهپا و عشایر، که معمولاً از نظامهای بازار رسمی و خریدهای کلان دور هستند، بیشترین آسیب را از بیثباتی قیمت و کمبود نهاده میبینند. این امر میتواند به حذف تدریجی این گروهها که اغلب نقش مهمی در حفظ مراتع و تنوع زیستی دارند، بینجامد.
لزوم بهبود روند تأمین نهادههای دامی توسط وزارت جهاد کشاورزی، در حقیقت تلاش برای تبدیل این حلقه ضعیف و شکننده به ستونی محکم برای پایداری است. این کار تنها افزایش تولید گوشت و شیر نیست، بلکه گامی اساسی به سوی دامپروری کم تنش، حفظ منابع پایه، تقویت اقتصاد روستایی و ایمنی غذایی است. کشوری که بتواند نظامی پایدار، منصفانه و مبتنی بر منابع داخلی برای تأمین نهادههای دامی خود ایجاد کند، نه تنها از نوسانات جهانی مصونتر میماند، بلکه گامی بلند به سوی تحقق کشاورزی متعادل و اکوسیستمهای سالم برداشته است. این مسیر اگرچه پیچیده است، اما برای آیندهای با امنیت غذایی واقعی و محیط زیستی پایدار، ضرورتی اجتناب ناپذیر محسوب میشود.




