
لزوم توسعه روستا بازارها به عنوان پلی بر فراز شکاف قیمتی شهر و روستا
در اقتصاد کشاورزی ایران، یکی از دردناکترین پارادوکسها، شکاف عمیق بین قیمتی است که کشاورز برای محصولش دریافت میکند و بهایی که مصرفکننده نهایی در شهر میپردازد. این فاصله، نه تنها سود کشاورز را بلعیده و انگیزه تولید را از بین میبرد، بلکه قدرت خرید شهروندان را نیز تحلیل میبرد. در این میان، روستا بازارها تنها یک کانال فروش ساده نیستند، بلکه راهبردی هوشمندانه و چندبعدی برای ترمیم این شکاف و بازسازی پیوند گسسته بین تولید و مصرف هستند.
این بازارها، با حذف بسیاری از حلقههای واسطه، زنجیره طولانی و پرهزینه توزیع را کوتاه و کارآمد میسازند. هنگامی که یک کشاورز میتواند محصول تازه خود را مستقیماً به دست مصرفکننده برساند، هزینههای انبارداری، حملونقل چندباره، سود واسطههای متعدد و ضایعات ناشی از تأخیر در فروش به شدت کاهش مییابد. این امر، دو اثر فوری دارد: از یک سو، کشاورز قیمتی به مراتب بالاتر از قیمت پیشنهادی دلالان محلی دریافت میکند و از سوی دیگر، مصرفکننده شهری همان محصول را با قیمتی کمتر از سطح بازارهای شهری و با کیفیتی به مراتب بالاتر خریداری مینماید. این وضعیت، یک بازی برد، برد است که رفاه را هم به تولیدکننده و هم به مصرفکننده باز میگرداند.
اما نقش روستا بازارها فراتر از یک حذف ساده واسطه است. این بازارها به یک فضای ارزشآفرین تبدیل میشوند و در این فضا، کشاورز تنها یک فروشنده محصول نیست؛ او داستان تولید را روایت میکند. مصرفکننده با چهره واقعی تولیدکننده غذا آشنا میشود، از کیفیت، اصالت و تازگی محصول اطمینان حاصل میکند و حتی میتواند درباره روش کشت و بذر مورد استفاده پرسوجو کند. این اعتماد و شناخت مستقیم، به محصول ارزشی فراتر از ارزش مادی میبخشد و فرهنگ مصرف محصولات سالم و محلی را نهادینه میسازد. این رابطه، کشاورز را از انفعال خارج کرده و او را به بازیگری فعال در عرصه بازار تبدیل میکند که میتواند بر اساس بازخورد مستقیم مشتریان، کیفیت و تنوع محصولات خود را بهبود بخشد.
از منظر توسعه روستایی، روستا بازارها تنها یک بازار فروش نیستند، بلکه به یک قطب گردشگری و مقصد اقتصادی تبدیل میشوند. مسافرانی که برای خرید محصولات تازه و ارگانیک به روستاها سفر میکنند، تنها خریدار سبزی و میوه نیستند؛ آنان خدمات دیگری مانند غذاهای محلی، اسکان بومگردی و صنایع دستی را نیز تقاضا میکنند. این امر، باعث ایجاد اشتغال برای سایر اهالی روستا غیر از کشاورزان شده و درآمدی چند برابری برای جامعه محلی به ارمغان میآورد. در حقیقت، روستا بازار پتانسیل آن را دارد که اقتصاد تکبعدی روستا را به اقتصادی خدماتی و تولیدی متنوع تبدیل کند.
با این حال، توسعه این بازارها با چالشهایی نیز روبرو است. نبود زیرساختهای مناسب مانند راههای دسترسی، سرویسهای بهداشتی و پارکینگ، ضعف در مدیریت و بازاریابی یکپارچه، و نوسانات فصلی تولید از جمله این موانع هستند. موفقیت پایدار روستابازارها در گروی آن است که نهادهای دولتی و محلی، نه به عنوان مدیر، بلکه به عنوان تسهیلگر عمل کنند. ایجاد برند جمعی برای محصولات هر منطقه، ارائه آموزشهای لازم به کشاورزان برای بستهبندی و عرضه جذاب محصول، و استفاده از پلتفرمهای دیجیتال برای اطلاعرسانی و حتی فروش آنلاین، میتواند اثربخشی این بازارها را به شدت افزایش دهد. طبق آمار تاکنون تعداد روستا بازارها از چند صد مورد فراتر رفته و طبق برنامه تا پایان دولت به ۳ هزار روستا بازار خواهد رسید.
در جمعبندی میتوان گفت که توسعه روستا بازارها، پاسخی هوشمندانه و انسانمحور به ناکارآمدی نظام توزیع کلان است. این بازارها، با کوتاه کردن فاصله فیزیکی و اقتصادی بین تولید و مصرف، نه تنها شکاف قیمتی را پر میکنند، بلکه شکاف عاطفی و اعتمادی بین شهر و روستا را نیز ترمیم مینمایند. آنها نشان میدهند که راه نجات کشاورزی و توسعه روستایی، تنها در افزایش تولید نیست، بلکه در ایجاد ارتباط مستقیم و خلق ارزش مشترک است. سرمایهگذاری بر این راهبرد، در نهایت به تقویت اقتصاد محلی، کاهش مهاجرت و ایجاد الگویی پایدار از مصرف و تولید در کشور منجر خواهد شد.




