اسلایدجهاد کشاورزییادداشت ویژه

اهمیت افزایش تولید به وسیله ارتقاء بهره‌وری در بخش کشاورزی

برای دهه‌ها، شاخص اصلی موفقیت در بخش کشاورزی ایران و بسیاری از کشورهای در حال توسعه، افزایش تولید به هر قیمتی بود. این نگاه کمی‌گرا، اگرچه در مقطعی توانست تا حدی امنیت غذایی را بهبود بخشد، اما پیامدهای ناگواری به همراه داشت. مصرف بی‌رویه منابع آب زیرزمینی، تخریب گسترده خاک، کاهش شدید بهره‌وری عوامل تولید و ایجاد یک مدل ناپایدار که امروزه در برابر شوک‌های اقلیمی و اقتصادی به شدت آسیب‌پذیر است.

در این بستر، تصمیم وزارت جهاد کشاورزی برای اولویت‌بندی ارتقای بهره‌وری بر افزایش صرف تولید، نه یک تغییر تاکتیکی، که یک تحول پارادایمی و نشانه‌ای از بلوغ در مدیریت کلان بخش کشاورزی است. این تصمیم، اذعان به این واقعیت است که مرز توسعه کشاورزی ایران دیگر در گسترش سطح زیرکشت نیست، بلکه در بهینه‌سازی و خلق ارزش بیشتر از هر قطره آب و هر ذره خاک است.

ایران در منطقه‌ای خشک و نیمه‌خشک واقع شده و منابع آبی آن به نقطه بحرانی رسیده است. ادامه مسیر قبلی که در آن بهره‌وری آب در بخش کشاورزی نسبت به میانگین جهانی پایین‌تر است، نه تنها امکان‌پذیر نیست، بلکه تهدیدی برای بقای جمعیت ساکن در پهنه جغرافیایی کشور محسوب می‌شود. بنابراین، ارتقاء بهره‌وری دیگر یک گزینه نیست، بلکه یک ضرورت استراتژیک برای امنیت ملی است.

تحقق این امر مستلزم عبور از شعار به اجرا و حرکت بر محور چند استراتژی به هم‌پیوسته است. نخستین و کلیدی‌ترین محور، تحول در نظام دانش و نوآوری است. کشاورزی دانش‌بنیان، قلب راهبرد بهره‌وری است. این به معنای ترویج و توسعه استفاده از بذرها و ارقام پرمحصول و مقاوم به خشکی و شوری، گسترش کشت‌های گلخانه‌ای با کنترل دقیق عوامل محیطی، به‌کارگیری سامانه‌های آبیاری تحت فشار هوشمند که بر اساس نیاز واقعی گیاه آب می‌دهند و استفاده از فناوری‌های دقیق مانند پهپادها، سنجش از دور و اینترنت اشیا برای پایش مزرعه و مصرف بهینه نهاده‌ها است. در این مدل، کشاورز نه بر اساس عادت و تجربه زیستی کهن، که بر پایه داده‌های دقیق و علمی تصمیم‌گیری می‌کند.

با این حال، فناوری به تنهایی کافی نیست. محور دوم، تحول در نظام بهره‌برداری و اقتصاد مقیاس است. ساختار خرد و پراکنده مالکیت زمین‌های کشاورزی، بزرگ‌ترین مانع برای سرمایه‌گذاری در فناوری‌های پیشرفته و اجرای برنامه‌های مدیریت یکپارچه است. هیچ کشاورزی با یک هکتار زمین نمی‌تواند هزینه یک سیستم آبیاری نوین یا مشاوران فنی را به صرفه اقتصادی برساند. بنابراین، سیاست‌های تشویقی برای تشکیل خوشه‌های کشاورزی، شرکت‌های تعاونی تولید و توسعه کشاورزی قراردادی در مقیاس بزرگ، امری حیاتی است. این تجمیع، نه تنها امکان استفاده بهینه از ماشین‌آلات سنگین و فناوری را فراهم می‌آورد، بلکه قدرت چانه‌زنی کشاورزان در خرید نهاده‌ها و فروش محصول را افزایش داده و آنان را به حلقه‌های ارزش افزوده جهانی متصل می‌کند.

در نهایت، هیچ یک از این موارد بدون تحول در نظام حکمرانی و سیاست‌گذاری میسر نخواهد شد. اولویت بهره‌وری نیازمند بازنگری اساسی در یارانه‌ها است. باید به تدریج یارانه نهاده‌های ارزان‌قیمت اما پرآب‌بر به یارانه‌های هدفمند برای خرید بذر، سیستم‌های آبیاری نوین و بیمه محصولات تبدیل شود. این تغییر، سیگنال قیمتی صحیحی به کشاورز می‌دهد که به سمت روش‌های کم‌مصرف و پربازده سوق پیدا کند. علاوه بر این، تقویت نظام مالی و اعتباری بخش کشاورزی برای تسهیل دسترسی بهره‌برداران به سرمایه ارزان‌قیمت جهت نوآوری و سرمایه‌گذاری در فناوری، از ارکان این تحول است.

در نتیجه، اولویت‌دادن به بهره‌وری، یک راهبرد چندبعدی و هوشمندانه است که کشاورزی ایران را از دام کمی‌گرایی کوتاه‌مدت نجات داده و آن را به سمت مدل توسعه پایدار، مقاوم و ثروت‌آفرین سوق می‌دهد. این راهبرد، امنیت غذایی را نه با استخراج بیشتر از منابع تجدیدناپذیر، که با خردمندانه‌تر مصرف کردن آنها تضمین می‌کند. موفقیت در این مسیر، نیازمند عزمی ملی، همکاری بین بخشی و همراه کردن کشاورزان به عنوان اصلی‌ترین بازیگران این عرصه است. اگر این تحول به درستی مدیریت شود، می‌تواند کشاورزی را از یک بخش مشکل‌ساز به یکی از حل‌کننده‌های کلیدی چالش‌های آب، محیط زیست و اشتغال کشور تبدیل کند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا