
تحول در کشاورزی ایران با گذار از معیشت به ثبات استراتژیک از مسیر بیمه، سرمایهگذاری و دیپلماسی
بخش کشاورزی ایران در تقاطع یک گذار حیاتی قرار دارد. چالشهای دیرینهای چون پراکندگی و خردبودن زمینها، وابستگی به آب و هوای بیثبات، ضعف در زنجیره ارزش و فناوری، و فشارهای نوین ناشی از تغییرات اقلیمی و تحریمها، این بخش را در وضعیتی آسیبپذیر قرار داده است. با این حال، این بخش به دلیل برخورداری از پتانسیلهای اقلیمی منحصربهفرد، نیروی کار واجد شرایط و موقعیت ژئوپلیتیکی، میتواند نه تنها به یکی از پایههای امنیت ملی، بلکه به موتور محرک رشد اقتصادی و توسعه منطقـهای تبدیل شود. دستیابی به این چشمانداز، مستلزم خروج از نگاه سنتی و اتخاذ یک راهبرد کلان یکپارچه است که سه عنصر بیمه، سرمایهگذاری و دیپلماسی غذایی را به صورت همزمان و هماهنگ به کار گیرد. این سه، مانند یک سهپایه عمل میکنند که توسعه پایدار کشاورزی بر آن استوار میشود.
در کانون این تحول، مفهوم کشاورزی به مثابه یک دارایی استراتژیک قرار دارد، نه یک فعالیت معیشتی صرف. این تغییر نگرش، مستلزم ایجاد یک اکوسیستم امن برای سرمایهگذاری است. در این اکوسیستم، بیمه کشاورزی نقش بنیادین ایفا میکند. بیمه نباید صرفاً یک ابزار جبران خسارت پس از وقوع حادثه باشد، بلکه باید به یک ابزار مدیریت ریسک پیشگیرانه تبدیل شود.
اما تحول واقعی تنها با انگیزه فردی محقق نمیشود و نیازمند تزریق سرمایه در مقیاس کلان است. سرمایهگذاری باید تحت مدیریت و نظارت وزارت جهاد کشاورزی در تمامی حلقههای زنجیره ارزش کشاورزی، از مزرعه تا سفره جاری شود. سرمایهگذاری در زیرساختهای سخت مانند سامانههای آبیاری نوین، سیلوها، سردخانهها، راههای روستایی و لجستیک که ضایعات را به شدت کاهش میدهند. سرمایهگذاری در زیرساختهای نرم شامل پژوهشهای کاربردی، توسعه بذرهای مقاوم، پلتفرمهای بازار و آموزش نیروی انسانی. همچنین مشارکت با شرکتهای بینالمللی پیشرو نه تنها سرمایه، که دانش روز، استانداردهای جهانی و دسترسی به بازارهای بینالمللی را به ارمغان میآورد.
نقش دیپلماسی غذایی به عنوان محور سوم این راهبرد، حیاتی است. دیپلماسی غذایی به معنای فعالانه استفاده از ابزارهای دیپلماتیک برای تأمین امنیت غذایی، توسعه صادرات و تقویت همکاریهای فناورانه است. ایران میتواند با کشورهای دارای فناوری برتر برای انتقال دانش و با کشورهای دارای بازارهای پرتقاضا برای ایجاد روابط تجاری پایدار، مشارکت استراتژیک برقرار کند. دیپلماسی غذایی همچنین میتواند برای جذب سرمایهگذاری خارجی در بخش کشاورزی ایران به کار گرفته شود و با رفع موانع حقوقی و ایجاد اعتماد متقابل، سرمایهگذاران بینالمللی را ترغیب به ورود کند. از سوی دیگر، توسعه صادرات محصولات باارزش و استراتژیک کشاورزی ایران از جمله زعفران، پسته، خرما و محصولات گلخانهای از طریق دیپلماسی فعال، درآمد ارزی پایدار ایجاد کرده و این بخش را به یک موتور صادراتی تبدیل میکند.
طبق آمار وزارت جهادکشاورزی، در سال گذشته صادرات محصولات کشاورزی رشد ۳۲ درصدی داشته است که این امر نتیجه تقویت دیپلماسی غذایی بیان شده است.
نکته کلیدی در موفقیت این راهبرد، همنوایی و پیوند این سه عنصر است. بیمه، ریسک کشاورزی و سرمایهگذاری را کاهش میدهد. سرمایهگذاری، بهرهوری و کیفیت را افزایش داده و ظرفیت صادراتی ایجاد میکند. دیپلماسی غذایی، بازارهای مطمئن، فناوری و سرمایه خارجی را فراهم میآورد که به نوبه خود مقیاس تولید را بزرگتر کرده و هزینه بیمه را برای همه ذینفعان پایینتر میآورد. این چرخه میتواند بخش کشاورزی ایران را از وضعیت کنونی که متأثر از نوسانات اقلیمی و اقتصادی است، خارج کرده و به سمت یک صنعت پیشرو، مقاوم و ثروتآفرین سوق دهد. تحقق این امر نیازمند اراده سیاسی راسخ، حکمرانی خوب با همکاری همهجانبه وزارتخانههای جهاد کشاورزی، امور خارجه، اقتصاد و بخش خصوصی است تا این سه محور نه به صورت موازی، بلکه در تقویت متقابل یکدیگر، نقشه راه تحول کشاورزی ایران را ترسیم کنند.



