اسلایدتعاون روستایییادداشت ویژه

سازمان تعاون روستایی، بازوی اجرایی توسعه پایدار روستایی

در معماری اقتصادی و اجتماعی ایران، به ویژه در عرصه کشاورزی و مناطق روستایی، نهادهایی وجود دارند که اگرچه گاه در انزوای توجه رسانه‌ای و سیاست‌گذاری قرار می‌گیرند، اما در عمل، ستون‌های خاموش مقاومت و پیشرفت هستند. تعاونی‌های روستایی از جمله این نهادها هستند که نقش آن‌ها را می‌توان در دو وجه حیاتی و به هم پیوسته تحلیل کرد: ایفای نقش به عنوان خط مقدم مدیریت بحران‌ها و عمل کردن به عنوان بازوی اقتصادی و اجرایی توانمند برای وزارت جهاد کشاورزی. این دو نقش، تعاونی‌ها را از سطح بنگاه‌های صرفاً اقتصادی فراتر برده و به آن‌ها جایگاهی راهبردی در امنیت ملی و توسعه متوازن می‌بخشد.

تعاونی‌های روستایی به دلیل ارتباط تنگاتنگ با تمامی خانوارهای عضو، بهترین کانال برای انتشار سریع هشدارها، دستورالعلات و آموزش‌های لازم پیش از وقوع بحران مانند سیل یا در حین آن مانند طغیان آفات هستند.

در دوران پس از بحران، یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها، شناسایی واقعی نیازمندان و توزیع به موقع و عادلانه کمک‌ها اعم از نهاده‌های کشاورزی، بذر، علوفه یا کمک‌های معیشتی است. تعاونی که به طور دقیق می‌داند هر یک از اعضا چه میزان خسارت دیده است، می‌تواند این کمک‌ها را بدون حاشیه و بروکراسی پیچیده دولتی، مستقیماً به دست ذینفع برساند.

کمک فوری، تنها بخشی از مدیریت بحران است. بخش کلیدی‌تر، کمک به بازسازی زندگی و معیشت روستاییان است. تعاونی‌های روستایی با تجهیز منابع اعضا، تسهیل دسترسی به تسهیلات ارزان‌قیمت بازسازی، و سازماندهی تولید مجدد، پایه‌های اقتصادی جامعه محلی را مستحکم می‌کنند.

وزارت جهاد کشاورزی به عنوان متولی اصلی توسعه بخش کشاورزی، رسالت عظیمی در تأمین امنیت غذایی، افزایش بهره‌وری و بهبود زندگی میلیون‌ها بهره‌بردار روستایی دارد. انجام این رسالت با اتکا به یک ساختار متمرکز و دستوری نه تنها ممکن نیست، بلکه می‌تواند به سیاست‌های ناکارآمد بیانجامد. تعاونی‌های روستایی در اینجا به عنوان بازوی اجرایی غیرمتمرکز، هوشمند و کارآمد این وزارتخانه عمل می‌کنند.

سیاست‌های کلانی مانند تغییر الگوی کشت، توسعه کشاورزی قراردادی یا ارتقای کیفیت نهاده‌ها نیاز به اجرا در سطح هر مزرعه و هر روستا دارد. تعاونی‌های روستایی با آموزش، ترویج و ارائه مشوق‌ها به اعضا، این سیاست‌ها را از سطح حرف به عمل تبدیل می‌کنند.

تعاونی‌های روستایی با جمع‌آوری محصولات اعضا و عرضه مستقیم و متمرکز آن به بازارهای عمده یا صنایع تبدیلی، نقش واسطه‌های غیرضروری و سودجوی را کمرنگ می‌کنند. این امر هم سود بیشتری عاید کشاورز می‌کند و هم به تثبیت قیمت‌ها در بازار مصرف کمک می‌نماید. جلوگیری از خام‌فروشی محصولات کشاورزی و توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی در استان‌ها از سیاست‌های جدی سازمان مرکزی تعاون روستایی ایران است که می‌تواند ضمن ایجاد اشتغال و درآمد پایدار، به رونق اقتصاد محلی منجر شود.

در نتیجه، تعاونی‌های روستایی را نباید صرفاً به عنوان شرکت‌های اقتصادی کوچک دید. آن‌ها نهادهای اجتماعی-اقتصادی هستند که در تقاطع منافع دولت، جامعه محلی و بازار قرار گرفته‌اند. این جایگاه منحصر به فرد، به آن‌ها این توانایی را می‌دهد که در زمان‌های عادی، بازوی اجرایی قدرتمند وزارت جهاد کشاورزی برای پیشبرد اهداف توسعه‌ای باشند و در زمان‌های بحرانی، به عنوان خط مقدمی منسجم و پاسخگو، تاب‌آوری جامعه روستایی را افزایش دهند. بنابراین، سرمایه‌گذاری بر تقویت ساختاری، ظرفیت‌سازی و توانمندسازی شبکه تعاونی‌های روستایی، در واقع سرمایه‌گذاری بر روی امنیت غذایی، امنیت اجتماعی و توسعه متوازن و پایدار ملی است. غفلت از این ظرفیت عظیم، به معنای نادیده گرفتن ابزاری کلیدی برای مدیریت کشور است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا