
پلاستیک در طبیعت، میراث تمدن مصرفگرا بر خاک ارزشمند کشور
پلاستیک که روزی به عنوان مادهای معجزهآسا و نماد پیشرفت تکنولوژیک مورد استقبال قرار گرفت، امروز به یکی از بزرگترین تهدیدهای محیط زیستی عصر ما تبدیل شده است. این ماده که به ظاهر بیضرر مینماید، به آرامی اما با قطعیتی ترسناک، در حال تغییر بنیادین اکوسیستمهای طبیعی است. تأثیرات مخرب مصرف بیرویه پلاستیک بر منابع آب، خاک و سلامت کلی کره زمین، ابعادی فراتر از تصور عمومی دارد و نیازمند تأملی عمیق است.
خاک، این لایه نازک حیات که تشکیل هر سانتیمتر آن قرنها زمان میبرد، امروزه در معرض تهاجم خاموش ذرات پلاستیک قرار گرفته است. میکروپلاستیکها که از تجزیه کیسهها و بستهبندیهای پلاستیکی حاصل میشوند، به تدریج ساختار فیزیکی خاک را تغییر میدهند. این ذرات نامرئی با ایجاد موانع فیزیکی، فعالیت میکروارگانیسمهای خاکزی را مختل میکنند و چرخه طبیعی تجزیه مواد آلی را با مشکل مواجه میسازند. نتیجه این فرآیند، خاکی است که هرچند ظاهرا سالم به نظر میرسد، اما به تدریج توان باروری خود را از دست میدهد. کشاورزی مدرن که خود یکی از مصرفکنندگان عمده پلاستیک در قالب پوششهای مالچ و گلدانهاست، در دور باطلی گرفتار شده که در نهایت به کاهش بهرهوری زمینهای کشاورزی منجر خواهد شد.
منابع آبی کره زمین، از اقیانوسهای پهناور تا آبخوانهای زیرزمینی، به شکلی نگرانکننده در حال آلوده شدن به پلاستیک هستند. در سطح اقیانوسها، جزایر عظیم پلاستیکی تشکیل شده که مساحتی بزرگتر از بسیاری از کشورها دارند. اما خطر واقعی در آن بخشی از پلاستیک است که به چشم نمیآید؛ ذرات میکروسکوپی که به اعماق آبها نفوذ کرده و وارد زنجیره غذایی شدهاند. این ذرات نه تنها حاوی مواد شیمیایی سمی هستند، بلکه مانند آهنربایی برای جذب سایر آلایندههای محیطی عمل میکنند. در منابع آب شیرین نیز وضعیت بهتری وجود ندارد. رودخانهها که روزی شریانهای حیات بودند، امروز به ناقلان پلاستیک به نقاط دوردست تبدیل شدهاند. حتی آبهای زیرزمینی که زمانی پناهگاه امنی در برابر آلودگیهای سطحی به شمار میرفتند، اکنون در معرض نفوذ این ذرات مصنوعی قرار گرفتهاند.
طبق آمار بیش از ۴ میلیون تن زباله پلاستیکی سالانه در ایران تولید میشود که ۵۰۰ هزار تن آن کیسههای پلاستیکی برای خرید در فروشگاهها است و ایران در مصرف پلاستیک در رتبه ۲۷ جهانی قرار دارد. همچنین تحقیقات نشان میدهد که ۹۶ درصد کیسههای پلاستیکی وارد سطل زباله و تبدیل به میکرو پلاستیک میشود. تنشهای خشکسالی و کمآبی از دلایل استفاده پلاستیک در بخش کشاورزی است.
جامعه مدرن با تکیه بر مفهوم بازیافت، خود را از پیامدهای مصرف پلاستیک مبرا میداند، اما واقعیت چیز دیگری است. درصد بسیار کمی از پلاستیک تولید شده واقعاً بازیافت میشود و حتی همان مقدار هم معمولاً به محصولاتی با کیفیت پایینتر تبدیل میشود که در نهایت راهی به غیر از دفن یا سوزاندن ندارند. این چرخه معیوب در حقیقت فقط مصرف بیشتر را توجیه میکند، در حالی که راه حل واقعی در کاهش تولید و مصرف این مواد است.
مواجهه با این بحران نیازمند تغییر نگرشی عمیق است. ارائه راهکارهای نوین و راه حلهای فناورانه توسط وزارت جهاد کشاورزی و وعاونت آب و خاک به عنوان متولی خاک کشور، میتواند کشور را از بروز فاجعه در آینده مصون نگهدارد. راهکارهایی مانند توسعه پلاستیکهای زیستتخریبپذیر میتوانند بخشی از پاسخ باشند، اما تغییر واقعی زمانی رخ میدهد که دولت و جامعه الگوهای تولید و مصرف خود را بازنگری کنند. شاید زمان آن رسیده که به جای جستوجوی راهحلهای فنی برای ادامه وضع موجود، به بازتعریف رابطه خود با این ماده مصنوعی بپردازیم و بپذیریم که بعضی چیزها ارزش هزینهای را که بر طبیعت تحمیل میکنند، ندارند.



