
تعاونیهای روستایی و مدیریت کالاهای اساسی، پلی بین امنیت غذایی و عدالت در توزیع
در اقتصاد مقاومتی کشور، کالاهای اساسی نه به عنوان کالاهایی صرفاً مصرفی، بلکه به مثابه ستونهای حفظ ثبات اجتماعی و امنیت ملی تلقی میشوند. در این میان، سازمان تعاون روستایی با شبکه گسترده و ریشهدار خود، نقشی فراتر از یک نهاد توزیعکننده ایفا میکند؛ این سازمان در واقع به سیستمی حیاتی برای تنظیم هوشمندانه عرضه و تقاضا در جغرافیای پراکنده روستایی کشور تبدیل شده است. کارکرد این نهاد در شرایطی که نوسانات قیمتی و کمبودهای دورهای به چالشی ساختاری تبدیل شده، بیش از پیش اهمیت یافته است.
سازمان مرکزی تعاون روستایی ایران با بهرهگیری از ساختار غیرمتمرکز و دانش بومی، موفق شده است شکاف بین تولید و مصرف کالاهای اساسی را در مناطق روستایی به حداقل برساند. این نهاد با ایجاد زنجیرهای یکپارچه از تأمین تا توزیع، همزمان سه وظیفه کلیدی را انجام میدهد: نخست، شناسایی دقیق نیازهای محلی بر اساس ویژگیهای جمعیتی و معیشتی هر منطقه؛ دوم، نظارت بر کیفیت کالاهای توزیعی از مبدأ تا مقصد؛ و سوم، آموزش الگوهای صحیح مصرف به روستاییان. این سهگانه عملکردی، سازمان مرکزی تعاون روستایی را از سیستمهای صرفاً توزیعی متمایز میسازد.
در بحرانهای اخیر که کمبود برخی کالاهای اساسی به معضلی ملی تبدیل شده بود، این سازمان با مکانیزمهای خود تنظیمگر محلی، مانع از تشدید بحران در مناطق روستایی شد. ایجاد سامانههای پیشرفته رصد مصرف، سیستمهای نوبتدهی هوشمند و توزیع سهمیهبندی شده مبتنی بر نیاز واقعی، از جمله راهکارهای نوآورانهای بود که ثبات نسبی در توزیع کالاهای اساسی را حتی در اوج بحرانها حفظ کرد. این موفقیت ناشی از ویژگی ذاتی تعاونیها یعنی مدیریت مشارکتی است که امکان پاسخگویی سریع به شوکهای اقتصادی را فراهم میآورد.
نقش آموزشی سازمان تعاون روستایی در تغییر الگوی مصرف نیز قابل تأمل است. با اجرای برنامههای ترویجی خلاقانه، این سازمان موفق شده مصرف بسیاری از کالاهای اساسی را در مناطق تحت پوشش خود به سطح بهینه نزدیک کند. این آموزشها که عمدتاً توسط نیروهای بومی و با زبان محلی ارائه میشود، اثری ملموس بر فرهنگ مصرف روستاییان داشته است.
شبکه اتحادیهها و تشکلهای تعاونی روستایی و کشاورزی با بیش از ۶۰ سال قدمت همواره در کنار مردم ایران نسبت به تولید، تأمین و توزیع مایحتاج محصولات کشاورزی کشور فعالیت چشمگیری داشته و همچنین شرکتها و اتحادیههای تعاونی تولیدکننده محصولات کشاورزی، پروتئینی و لبنی تحت مدیریت این سازمان مستمراً مایحتاج مردم را تولید میکنند.
تجربه موفق سازمان مرکزی تعاون روستایی ایران نشان میدهد که مدیریت کالاهای اساسی در گرو ترکیبی از خرد محلی و کلاننگری ملی است. این سازمان با حفظ استقلال عمل تعاونیهای محلی از یک سو و هماهنگی با سیاستهای کلان کشور از سوی دیگر، الگویی کارآمد برای توزیع عادلانه کالاهای اساسی ارائه داده است. این مدل که بر پایه اعتماد متقابل و مسئولیت اجتماعی استوار است، میتواند به پارادایمی برای نظام توزیع کشور تبدیل شود؛ پارادایمی که در آن امنیت غذایی نه از طریق انبارهای متمرکز، که با شبکههای زنده و پویای محلی تأمین میشود.




