
چشم انداز پویاییهای اکوسیستم بینالمللی کشاورزی در سال ۲۰۲۵
با پیشرفت فنآوری نسل چهارم کشاورزی در سال 2025، فضای بخش کشاورزی با مجموعهای از فشارهای اقتصادی، نوسانات بازار و چالشهای ساختاری مواجه است که همچنان بر سودآوری و پایداری بلندمدت تأثیر میگذارند.
تجار و کشاورزان در زیربخشهای مختلف باید این مسائل را برای اطمینان از انعطاف پذیری حداکثری ملاحظه کنند. از سوی دیگر با رشد و پیشرفت مناسبات بازرگانی کشاورزی در سال ۲۰۲۴، محیط تجارت جهانی شاهد تغییرات قابل توجهی است. این تغییرات بر دسترسی و مقرون به صرفه بودن کالاهای اساسی تأثیر میگذارد، به خصوص که بازارهای کشاورزی تحت تأثیر پویاییهای تجاری در حال تحول، درگیریهای ژئوپلیتیکی و اختلالات آب و هوایی قرار دارند. انتخاب مجدد دونالد ترامپ رئیس جمهور منتخب آمریکا در نوامبر ۲۰۲۴ نشاندهنده تغییرات بالقوه در سیاستهای تجاری و دیپلماتیک ایالات متحده است که میتواند بر امنیت غذایی در مقیاس جهانی تأثیر عمیقی بگذارد. با توجه به اینکه دولت ترامپ احتمالاً بر رویههای تجاری «اول آمریکا»، حمایتگرایی مجدد و تنظیم مجدد استراتژیک تأکید میکند، کشورهایی مانند چین، اوکراین و روسیه که شدیداً به واردات و صادرات محصولات کشاورزی متکی هستند، از نزدیک این تحرکات را زیر نظر خواهند داشت. این تغییرات با تمرکز بر سیاستهای تجاری عمده، روابط ژئوپلیتیکی و استراتژیهایی برای اطمینان از انعطافپذیری عرضه مواد غذایی بر امنیت غذایی و تجارت کالاهای اساسی کشاورزی در سال ۲۰۲۵ تأثیر میگذارد، این یادداشت چالشها و فرصتهای کلیدی را که آینده صنعت کشاورزی را در سال ۲۰۲۵ شکل خواهند داد، برجسته میکند.
الف) تورم مداوم و افزایش هزینههای نهادهها: یکی از مهمترین مسائلی که کشاورزان در سال ۲۰۲۵ با آن مواجه هستند، تأثیر طولانی مدت تورم است. از سال ۲۰۱۹، افزایش تجمعی در هزینههای نهاده بیش از ۳۰ درصد است که فشار مالی مداومی را برای مشاغل کشاورزی ایجاد میکند. در حالی که برخی از هزینههای نهادهها تا حدودی تثبیت شدهاند، اما به طور قابل توجهی بالاتر از سطوح قبل از ۲۰۱۹ باقی میمانند. نوسانات بازارهای انرژی، همراه با بی ثباتی ژئوپلیتیک، تضمین میکند که این بار مالی ادامه خواهد داشت و بازار کودها و سموم را افزایش قیمت نفت و گاز تحت تاثیر قرار میدهد و مدیریت هزینه استراتژیک را برای شرکتهای کشاورزی حیاتی میکند. افزایش هزینههای انرژی( فشارهای انرژی) و نوسان نرخهای بهره، عملیات مزرعه را تحت فشار قرار داده و هزینههای تولید را افزایش میدهد.
ب)رفتار مصرفکنندگان و تغییرات بازار: پس لرزههای بحران جهانی هزینه زندگی، همچنان تا سال ۲۰۲۵ موج میزند و بر رفتار مصرف کننده و الگوهای خرید تأثیر میگذارد. با تداوم فشارهای مالی بر خانوارها، مصرفکنندگان به طور فزایندهای نسبت به قیمت حساس هستند که منجر به تغییر مداوم الگوهای مصرف مواد غذایی می شود. این امر کشاورزان را مجبور کرده است تا استراتژیهای تولید را برای همسویی با تقاضا برای گزینه های غذایی مقرون به صرفه تطبیق دهند. در نتیجه، کارایی، نوآوری و مدیریت هزینه برای حفظ سودآوری در بازاری که مصرفکنندگان ارزش را در اولویت قرار میدهند، ضروری شده است. نوسانات بازار به موازات پویایی تجارت جهانی و اختلالات زنجیره تأمین به شرایط غیرقابل پیش بینی بازار کمک میکند و برنامهریزی تولید را برای کشاورزان دشوارتر میکند. همچنین قیمت مواد غذایی تحت تأثیر عوامل جهانی بسیاری قرار دارد. چند عامل کلیدی عبارتند از تغییرات آب و هوایی، میزان صادرات غلات توسط روسیه و حجم خریدهای چین در بازار غذا، درگیریهای ژئوپلیتیکی، هزینههای ورودی و انرژی، تورم، ارزها و محیط تجاری، توزیع مواد غذایی و خردهفروشی، فرآوری مواد غذایی، سیاستها و مقررات، آگاهی مصرفکننده و روندها، و بدهی مصرفکننده و درآمد قابل تصرف. این متغیرها نقش محوری در شکل دادن به قیمتهای پیش بینی شده مواد غذایی دارند.
ج)عدم قطعیت سرمایهگذاری و برنامهریزی استراتژیک: برنامهریزی بلند مدت و سرمایه گذاری در کشاورزی مملو از عدم قطعیت است. تنگناهای لجستیک، تنشهای ژئوپلیتیکی، درگیریهای جهانی و بیثباتی سیاسی بر در دسترس بودن و قیمت نهادههای کشاورزی ضروری تأثیر میگذارند. هزینههای نوسان نهادهها، کمبود مداوم نیروی کار و سیاستهای مبهم و خلق الساعه تجاری همگی به ایجاد یک محیط چالش برانگیز برای تصمیمگیری کمک میکنند. این عدم اطمینان منجر به رویکرد محتاطانهتری برای سرمایهگذاری داخلی شده است که ممکن است ظرفیت این بخش را برای نوآوری و توسعه محدود کند. بنابراین کشاورزان مجبورند به دنبال بدیلهایی برای راهنمایی استراتژیک باشند و مدلهای کسبوکار جدید را بررسی کنند تا به طور موثر این عدم قطعیتها را کنترل کنند. سیاستهای جذب مهاجرین، کمبود نیروی کار و مشکلات مداوم در تأمین نیروی کار کشاورزی باعث افزایش هزینههای نیروی کار و محدود کردن بهرهوری میشود. سیاستهای در حال تحول زیستمحیطی، بهویژه آنهایی که مربوط به پایداری و تغییرات آب و هوایی است، همچنان بر شیوههای کشاورزی تأثیر میگذارد.
د) تغییرات اقلیمی و ریسک نکول تعهدات دولتها: رویدادهای آب و هوایی غیرقابل پیش بینی برای تولیدکنندگان مواد غذایی بسیار بحث برانگیز است. چالشهای مرتبط با کاهش بارندگی عمدتاً باعث از دست رفتن محصولات عمده مانند سورگوم ۲ درصد، ذرت تا ۱۸ درصد و گندم تا ۳۵ درصد خواهد شد. این رخدادها بر حجم غذای تولید شده تأثیر می گذارند و بروز بیماریهای محصول را افزایش میدهند. دمای بالا، سیل و خشکسالی در غرب آفریقا و برزیل بر قیمت کاکائو و آب پرتقال در سال جاری تأثیر گذاشت و آتش سوزیهای جنگلی غرب کانادا خطوط ریلی را مسدود کرد. برخی از تأثیرات آب و هوای نامطلوب در قیمتهای مواد غذایی، مانند گرانتر شدن گوشت، به دلیل خشکسالیهای طولانی در مناطق تولیدکننده گوشت گاو در کانادا، شروع به انعکاس میکنند. این باعث شده است که گاوهای کمتری در حال حاضر گوشت تولید کنند. پیشبینی میشود که میزان کشتار گاو در مقایسه با سال ۲۰۲۴ تقریباً ۳ درصد کاهش یابد و در مجموع به ۱.۹۹ میلیون راس برسد. تولید بره همچنان تحت تأثیر کاهش تقاضا همراه با افزایش هزینههای تولید قرار دارد. بخش لبنیات نیز اگرچه بارقهها و نشانههایی از بهبود را نشان میدهد، اما همچنان تحت فشار نوسانات تقاضای جهانی و نوسانات بازار است. در زمینه غلات و دانههای روغنی نیز برآورها حاکی از کاهش سطح زیر کشت و بی ثباتی قیمت میباشد که مانع از سودآوری این زیربخشها میشود. گرایش برزیل و آمریکا، آرژانتن و حداقل ۱۱ کشور دیگر برای تولید بیودیزل رشد تجارت را محدود میکند. البته نقش آرژانتین بواسطه سیاستهای خاویر میلی در بازار جهانی غلات تقویت خواهد شد. مالزی با رشد ۱۳ درصدی به صادرات پالم ادامه میدهد. البته حملات حوثیها در دریای سرخ، مناقشات دریای سباه، تعطیلی و اعتصاب در راهآهنها و بنادر اصلی میلیونها دلار در تجارت روزانه را متوقف کرده و ممکن است ادامه داشته باشد، جریان محمولههای داخلی را کند کرده و تعهدات صادراتی کشورها را تحت فشار قرار داده است. از سویی گسترش کشاورزی نیز در سبدهای غلات جهان به دلیل در دسترس بودن محدود نهادههای کشاورزی، به عنوان مثال، زمین و آب چالش برانگیز است
ه) دینامیک روندهای سال ۲۰۲۴ : با نزدیک شدن به پایان سال ۲۰۲۴، امنیت غذایی در سراسر جهان مخاطره آمیز باقی میماند. عوامل کلیدی که در حال حاضر بر امنیت غذایی جهانی تأثیر میگذارد، عبارتند از:
- اختلالات زنجیره تأمین: آسیب پذیریهای زنجیره تأمین، که توسط رویدادهای اقلیمی و تنشهای ژئوپلیتیک تشدید شده است، همچنان بر روی دسترسی به مواد غذایی تأثیر میگذارد. این اختلالات قیمتها را افزایش میدهد و دسترسی به کالاهای غذایی ضروری را برای بسیاری کاهش میدهد.
- درگیری در اوکراین: اوکراین، یک تأمینکننده حیاتی غلات و روغن آفتابگردان، با درگیری مداوم مواجه است که صادرات محصولات کشاورزی این کشور را محدود میکند. اقدامات اخیر روسیه برای محدود کردن صادرات مواد غذایی، دسترسی به غذا را در سطح جهانی محدودتر کرده است.
- تقاضای کشاورزی چین: چین به عنوان واردکننده اصلی غلات، گوشت و محصولات لبنی، به طور قابل توجهی بر قیمت جهانی مواد غذایی تأثیر میگذارد. افزایش تقاضای آن، همراه با تلاش برای تقویت تولید داخلی، بازاری غیرقابل پیش بینی برای صادرکنندگان ایجاد میکند.
- تمرکز سیاست ایالات متحده بر تولید داخلی: تاکید دولت بایدن بر تقویت کشاورزی داخلی به کشاورزان آمریکایی انگیزههایی برای اولویت دادن به زنجیرههای تامین محلی منجر شده است که به نفع امنیت غذایی آمریکا بوده است. با این حال، این رویکرد ممکن است با نزدیک شدن دولت ترامپ شاهد تغییر باشد.
و) تاثیرات پیش بینی شده انتخاب مجدد ترامپ بر امنیت غذایی و تجارت در سال ۲۰۲۵: انتظار می رود بازگشت ترامپ به قدرت، سیاستهای تجاری ایالات متحده را با جهتگیری «اول آمریکا» تغییر دهد. این رویکرد ممکن است پیامدهای گسترده ای برای تجارت جهانی غذا و امنیت غذایی بین المللی داشته باشد:
- تعرفههای احتمالی و محدودیتهای تجاری بر واردات محصولات کشاورزی: دولت ترامپ احتمالاً با هدف محافظت از کشاورزان آمریکایی در برابر رقابت خارجی، تعرفههای وارداتی کلیدی از جمله کالاهای کشاورزی را مجدداً اعمال خواهد کرد. تعرفه های گمرکی بر محصولات کشورهایی مانند چین یا کشورهای اتحادیه اروپا می تواند قیمتها را افزایش دهد و موانع جدیدی برای واردات مواد غذایی ایجاد کند. این محدودیتها محافظت کوتاهمدتی برای تولیدکنندگان آمریکایی ایجاد میکند، اما میتواند دسترسی به محصولات غذایی متنوع در داخل را کاهش دهد و منجر به افزایش قیمت برای مصرفکنندگان شود.
- احیای صادرات محصولات کشاورزی ایالات متحده به شرکای تجاری ترجیحی : پیشبینی میشود دولت ترامپ شراکت تجاری با کشورهایی که به عنوان متحد شناخته میشوند را در اولویت قرار دهد و به طور بالقوه از صادرات به کشورهایی با برنامههای سیاسی همسو حمایت کند. به عنوان مثال، ایالات متحده می تواند روابط تجاری با کشورهای آمریکای جنوبی و آسیای جنوب شرقی را تقویت کند و جریانهای تجاری مواد غذایی سودمندی را ایجاد کند. برعکس، روابط تیره با کشورهایی مانند چین و روسیه ممکن است بر صادرات محصولات کشاورزی به آن مناطق تأثیر بگذارد و به تعدیل بازار منجر شود زیرا این کشورها به دنبال تأمین کنندگان جایگزین هستند.
- تنش بالقوه بر روابط تجاری اوکراین و روسیه: دولت ترامپ ممکن است موضع خنثی تری در قبال درگیری در اوکراین اتخاذ کند و به طور بالقوه حمایت از اوکراین را کاهش دهد و بر بازارهای جهانی غلات و روغن آفتابگردان تأثیر بگذارد. با توجه به اینکه بخش کشاورزی اوکراین همچنان به کمک و حمایت بین المللی وابسته است، کاهش نقش ایالات متحده میتواند بر ظرفیت صادرات مواد غذایی اوکراین تأثیر بگذارد. به طور همزمان، اگر ترامپ رویکرد آشتی جویانهتری در قبال روسیه اتخاذ کند، ممکن است تغییری در پویایی تجارت کشاورزی رخ دهد که می تواند به طور غیرمستقیم بر امنیت غذایی اروپا و تا حدودی خاورمیانه تأثیر بگذارد.
- تمرکز بر تولید مواد غذایی در ایالات متحده و کاهش وابستگی به واردات: انتظار می رود سیاستهای ترامپ با اعطای یارانهها و کاهش بار نظارتی برای کشاورزان آمریکایی، تولید مواد غذایی داخلی را تشویق کند. در حالی که این تمرکز ممکن است از نظر امنیت غذایی به نفع ایالات متحده باشد، اما می تواند نقش این کشور را به عنوان یک واردکننده اصلی کاهش دهد و منجر به کاهش تقاضا برای واردات محصولات کشاورزی شود و بر صادرکنندگان محصولات کشاورزی خارجی که به بازارهای ایالات متحده وابسته هستند، مانند کشورهای آمریکای لاتین و آفریقا، تأثیر بگذارد.
ز) تنشهای ژئوپلیتیک و تأثیر آنها بر تجارت مواد غذایی: پویاییهای ژئوپلیتیکی که چین، روسیه و ایالات متحده را درگیر میکند، میتواند بر تجارت جهانی غذا تأثیر بگذارد، و دولت ترامپ احتمالاً بر این روابط به روشهای زیر تأثیر میگذارد:
- روابط تجاری ایالات متحده و چین: انتظار میرود ترامپ موضع سخت تری در مورد تجارت با چین اتخاذ کند و احتمالاً تعرفههای گمرکی بر کالاهای چینی از جمله محصولات کشاورزی را اعمال یا افزایش دهد. چین که یکی از بزرگترین مصرف کنندگان سویا، ذرت و گوشت است، ممکن است با تقویت تجارت با سایر صادرکنندگان محصولات کشاورزی مانند برزیل و آرژانتین پاسخ دهد. این تغییر می تواند محدودیتهایی برای خیدارانی مانند ایران و اعراب بوجود آورده، نوسانات بیشتری را در قیمتهای جهانی مواد غذایی ایجاد کند و پیشبینیپذیری تقاضا را برای کشاورزان آمریکایی کاهش دهد.
- تأثیر بر امنیت غذایی اروپا: بخش کشاورزی اروپا می تواند تأثیر تغییر روابط ایالات متحده و روسیه را احساس کند. اگر دولت ترامپ حمایت از اوکراین را کاهش دهد، کشورهای اتحادیه اروپا ممکن است با اختلالاتی در عرضه غلات و روغن آفتابگردان خود مواجه شوند و قیمت مواد غذایی در اروپا افزایش یابد. موضع ملایمتر در قبال روسیه میتواند به طور غیرمستقیم به کاهش تحریمها بر صادرات مواد غذایی روسیه منجر شود و منابع وارداتی اروپا را برای کالاهای اساسی مانند گندم و کود شیمیایی تغییر دهد.
- تغییر به سوی توافقات دوجانبه در آمریکای لاتین: انتخاب مجدد ترامپ می تواند مذاکرات تجاری دوجانبه با کشورهای آمریکای لاتین را احیا کند. کشورهای صادرکننده کشاورزی در آمریکای جنوبی، مانند آرژانتین و برزیل، ممکن است از توافقهای تجاری تقویتشده با ایالات متحده سود ببرند، با این حال، این توافقنامهها ممکن است با شروطی به نفع منافع ایالات متحده همراه باشد که به طور بالقوه پیچیدگیهایی را برای صادرکنندگان آمریکای لاتین ایجاد میکند، اما منابع غذایی جایگزین را برای جبران وابستگی به بازارهای آسیایی. برای مصرفکنندگان آمریکایی فراهم میکند.
ح) پیامدهای بلند مدت ترامپیسم برای امنیت غذایی جهانی: همانطور که ایالات متحده به سمت سیاستهای حمایت گرایانه حرکت میکند، امنیت غذایی جهانی ممکن است متزلزل تر شود. احیای تعرفهها و معاملات ترجیحی تجاری احتمالاً رقابتی را برای عرضه محدود مواد غذایی ایجاد می کند و بر کشورهای کم درآمدی که به شدت به واردات وابسته هستند، تأثیر می گذارد. پیامدهای کلیدی برای آینده عبارتند از:
- افزایش نوسان در قیمت مواد غذایی اعمال مجدد تعرفهها، همراه با تنشهای ژئوپلیتیکی، ممکن است به نوسانات قابل توجهی در قیمت های جهانی مواد غذایی منجر شود. کشورهایی که به واردات کالاهای اساسی مانند گندم، برنج و ذرت متکی هستند، ممکن است با هزینههای بالاتری روبرو شوند که بر دسترسی به غذا برای جمعیتهای آسیبپذیر تأثیر میگذارد.
- تغییرات بازار برای کشورهای صادرکننده کلیدی کشورهای صادرکننده مانند برزیل، آرژانتین و کانادا ممکن است از افزایش تقاضا برای محصولات خود سود ببرند اگر تنشهای آمریکا و چین بر سر تایوان، چین را به سمت تأمینکنندگان جایگزین سوق دهد. با این حال، صادرکنندگان همچنین ممکن است نیاز به پیروی از استانداردهای نظارتی جدید، محدودیتهای تجاری یا تعرفهها با تغییر بازارها و تکامل پویاییهای ژئوپلیتیکی داشته باشند.
- بلوکهای تجاری منطقهای تقویت شده اتحادهای تجاری منطقه ای ممکن است در تضمین امنیت غذایی اهمیت فزایندهای پیدا کنند. برای مثال، در آسیا و اقیانوسیه، کشورها ممکن است برای تثبیت منابع غذایی و کاهش وابستگی به تجارت غربی با یکدیگر همکاری کنند. توافقنامه جامع و مترقی برای مشارکت ترانس پاسیفیک (CPTPP) می تواند مشارکتهای تجاری کشاورزی خود را برای ایجاد یک زنجیره تأمین مواد غذایی منطقهای انعطاف پذیرتر گسترش دهد. در حالی که بازار چین به دلیل رقابت شدید و کاهش تقاضا با چالشهایی روبرو است، سایر بازارهای آسیایی فرصتهایی را ارائه میدهند. تنوع بخشیدن به صادرات در آسیا میتواند به کاهش خطرات مرتبط با چین کمک کند. به عنوان مثال، بازارهای آسیای جنوب شرقی مانند اندونزی و فیلیپین تقاضای زیادی برای سویا، کنجاله سویا و پنبه نشان دادند. علاوه بر این رشد بالقوه در ویتنام، به ویژه برای پنبه، سویا، و محصولات کشاورزی فرآوری شده برجسته است. فراتر از آسیای جنوب شرقی، چندین بازار نوظهور دیگر به عنوان مناطق کلیدی برای رشد صادرات محصولات کشاورزی وجود دارند این بازارها به دلیل توسعه اقتصادی فزاینده، رشد جمعیت و افزایش تقاضا برای محصولات کشاورزی به عنوان “در حال ظهور” طبقه بندی میشوند. آفریقا به دلیل بهبود زیرساختها و رشد طبقه متوسط، پتانسیل خود را نشان میدهد که منجر به تقاضای بالاتر برای مواد غذایی و محصولات کشاورزی می شود. آمریکای لاتین، به ویژه کشورهایی مانند کلمبیا و برزیل، به دلیل رشد اقتصاد و مشارکت کشاورزی خود فرصتهایی را ارائه میدهند.
- تأکید بیشتر بر خودکفایی و تولید بومی با وقوع تزلزل و پراکندگی تجارت جهانی غذا، کشورها ممکن است بر تولید محلی برای کاهش وابستگی به بازارهای بی ثبات تاکید کنند. این روند، در حالی که برای امنیت غذایی مفید است، ممکن است به کاهش تجارت جهانی محصولات کشاورزی منجر شود و بر کشورهای دارای اقتصاد کشاورزی متکی به صادرات تأثیر بگذارد. چشم انداز تجارت کشاورزی ایالات متحده در سال ۲۰۲۵پیش بینی می کند که صادرات محصولات کشاورزی ایالات متحده به ۱۶۹.۵ میلیارد دلار در سال مالی ۲۰۲۵ کاهش یابد که عمدتاً توسط چندین عامل کلیدی هدایت می شود. در همین حال، انتظار میرود واردات به ۲۱۲.۰ میلیارد دلار افزایش یابد و کسری تجاری را به ۴۲.۵ میلیارد دلار افزایش دهد. این تغییر قابل توجه چالشها و فرصتهایی را برای کشاورزان ایالات متحده و مصرف کنندگان کالاهای اساسی در کشورهای وارد کننده محصولات کشاورزی ایجاد می کند، عوامل موثر بر کسری تجارت کشاورزی ایالات متحدهعبارتند از:
- کاهش قیمتهای صادراتی : ارزش واحد پایینتر برای کالاهای کلیدی مانند سویا، ذرت و گوشت گاو ، حتی با وجود ثابت ماندن یا افزایش حجم ، ارزش کلی صادرات ایالات متحده را کاهش میدهد.
- افزایش واردات: افزایش تقاضا برای محصولات باغی وارداتی، شکر و محصولات گرمسیری، همراه با اقتصاد قوی ایالات متحده، ارزش واردات را افزایش می دهد. محصولات باغبانی معمولاً نیمی از واردات کشاورزی ایالات متحده را تشکیل می دهند که شامل دسته وسیعی از میوه ها، سبزیجات، مشروبات الکلی، اسانس ها، آجیلهای درختی است.
- تشدید رقابت جهانی:رقابت شدید کشورهایی مانند برزیل، به ویژه در بازارهای سویا و ذرت، بر رشد صادرات ایالات متحده تأثیر میگذارد.
- نوسان قدرت ارز:افزایش ارزش دلار آمریکا باعث گران شدن کالاهای آمریکایی در خارج از کشور میشود و رشد صادرات را به چالش میکشد.
- چالشهای زنجیره تأمین : مسائلی مانند هزینههای بالای حمل و نقل و تنگناهای لجستیکی همچنان بر کارایی و مقرون به صرفه بودن صادرات محصولات کشاورزی ایالات متحده تأثیر میگذارد.
برای رسیدگی به چالشهای ناشی از تغییر سیاستهای ایالات متحده تحت دولت ترامپ، کشورها و کسبوکارها ممکن است جهت آماده شدن برای تغییر محیط امنیت غذایی در سال ۲۰۲۵ راهبردهای زیر را اتخاذ کنند:
- تنوع بازارهای واردات و صادرات: کشورهای متکی به واردات مواد غذایی از ایالات متحده باید روابط تجاری خود را به گونه ای متنوع کنند که کشورهای خارج از تامین کنندگان سنتی را نیز شامل شود و وابستگی به بازارهای واحد کاهش یابد.
- تقویت انعطاف پذیری غذایی منطقهای: بلوک های تجاری منطقه ای باید سرمایهگذاری در ذخایر غذایی مشترک، فناوری کشاورزی مشترک و شبکههای توزیع کارآمد را برای تقویت امنیت غذایی منطقه ای در نظر بگیرند.
- سرمایه گذاری در فنآوری های کشاورزی داخلی : کشورهای آسیب پذیر به کمبود مواد غذایی به دلیل اختلالات تجاری ممکن است در توسعه کشاورزی داخلی سرمایه گذاری کنند تا وابستگی به واردات را کاهش دهند. کشاورزی دقیق، اتوماسیون و تکنیکهای کشاورزی مقرونبهصرفه برای کاهش هزینههای نهادهها و بهبود بهرهوری ضروری است. کشاورزی با پهپاد، کشاورزی حدود دو دهه است که از هواپیماهای بدون سرنشین استفاده میکند و کشاورزان در سراسر جهان به پیشگامانی مانند هلیکوپتر کنترل از راه دور RMAX یاماها برای کمک به سمپاشی محصولات متکی هستند. اکنون نسل بعدی پهپادها با توانایی بررسی محصولات و گلهها در مناطق وسیع به سرعت و کارآمد یا به عنوان یک سیستم رله برای انتقال دادههای بلادرنگ به سایر تجهیزات و تأسیسات متصل، شروع به تأثیرگذاری بر این بخش کردهاند. پهپادها همچنین میتوانند از بینایی کامپیوتری برای تجزیه و تحلیل شرایط مزرعه استفاده کنند و مداخلات دقیقی مانند کود، مواد مغذی و آفتکشها را در جایی که محصولات کشاورزی بیشتر به آنها نیاز دارند، ارائه دهند. یا میتوانند بذر را در مکانهای دوردست بکارند و هزینه تجهیزات و نیروی کار را کاهش دهند. با کاهش هزینهها و بهبود بازده، استفاده از پهپادها می تواند بین ۸۵ تا ۱۱۵ میلیارد دلار ارزش داشته باشد. با افزایش هزینه های انرژی، مزارع بیشتری احتمالاً در انرژیهای تجدیدپذیر مانند انرژی خورشیدی و بادی سرمایهگذاری خواهند کرد تا این هزینهها را جبران کنند. ماشین آلات کشاورزی خودمختار با کنترلهای دقیقتر GPS همراه با بینایی کامپیوتری و حسگرها میتوانند استقرار ماشینآلات مزرعه هوشمند و مستقل را پیش ببرند. کشاورزان میتوانند به طور همزمان و بدون دخالت انسان، انواع تجهیزات را در مزرعه خود کار کنند و زمان و منابع دیگر را آزاد کنند. ماشینهای خودمختار نیز در کار کردن در یک میدان کارآمدتر و دقیقتر از ماشینهایی هستند که توسط انسان کار میکنند، که میتواند باعث صرفهجویی در سوخت و بازدهی بالاتر شود. افزایش استقلال ماشین آلات از طریق اتصال بهتر می تواند ۵۰ تا ۶۰ میلیارد دلار ارزش اضافی تا سال ۲۰۳۰ ایجاد کند.
- استفاده از پلتفرمهای دیجیتال برای مدیریت زنجیره تأمین : ابزارهایی مانند ADAMftd توسط شورای تجارت بین المللی ( https://www.adamftd.com ) منابع ضروری را برای ترسیم زنجیرههای تامین، شناسایی تأمینکنندگان جایگزین و ارزیابی ریسکهای بازار فراهم می کند. استفاده از این ابزارها میتواند به کسب و کارها کمک کند تا با تغییر سیاستهای ایالات متحده، چشم انداز پیچیده تجارت جهانی غذا را طی کنند. چون درک پویایی در حال تغییر تجارت کشاورزی برای پیشروی در این محیط رقابتی ضروری است.
نتیجه گیری و سخن پایانی
با گذار از سال ۲۰۲۴ به سال ۲۰۲۵، چشم انداز تجارت جهانی غذا با چالش های جدیدی مواجه است که ناشی از موضع حمایت گرایانه مورد انتظار دولت ترامپ و تغییر اتحادهای دیپلماتیک در تجارت کالاهای اساسی کشاورزی و میزان دلاریزه شدن کالاهای اساسی در بازارهای جهانی است. برای کشورهای متکی به جریان های تجاری پایدار مواد غذایی، این تغییرات خطرات و فرصت هایی را به همراه دارد. افزایش بالقوه در تعرفه ها، همسویی مجدد شرکای تجاری، و تاکید بر تولید مستقر در ایالات متحده ممکن است امنیت غذایی جهانی را تغییر دهد. برای انطباق با این محیط در حال تحول، کشورها و کسبوکارها باید تنوع، همکاری منطقهای و ابزارهای فناوری را برای افزایش انعطافپذیری زنجیره تامین اولویتبندی کنند. در دنیایی به هم پیوسته، پیمایش در پیچیدگیهای امنیت غذایی و تجارت نیازمند آینده نگری استراتژیک و سازگاری است. لذابا آغاز سال ۲۰۲۵، کشاورزان با چشم اندازی مواجه میشوند که مشخصه آن نوسانات و عدم اطمینان است. با این حال، کسانی که از نوآوری، کارایی و پایداری استقبال می کنند، موقعیت بهتری برای پیشرفت خواهند داشت. بخش کشاورزی با پذیرش فناوریهای جدید، کاوش در تنوعسازی و انعطافپذیری در برابر فشارهای در حال تحول بازار و محیطزیست، میتواند انعطافپذیری لازم را برای تضمین آینده خود ایجاد کند.کشاورزانی که روی استراتژیهای بلندمدت سرمایهگذاری میکنند، روی شیوههای پایدار تمرکز میکنند و با چالشهای جدید سازگار میشوند، فرصتهایی برای رشد و موفقیت در بازار جهانی کشاورزی رقابتی فزاینده پیدا خواهند کرد. در سال ۲۰۲۵، جمعیت جهان احتمالاً از ۷ میلیارد نفر فراتر خواهد رفت و حدود ۲ میلیارد تن غلات غذایی برای رفع نیازهای این جمعیت مورد نیاز است. دستیابی به این سطح از تولید چندان دشوار نیست زیرا در کشورهایی مانند هند، حتی با فناوریهایی که در حال حاضر در قفسه کتابخانهها خاک میخورند، یک مخزن تولید دست نخورده بزرگ در دسترس است. اگر بتوان این فناوریها را از طریق بستههای خدماتی ترویجی مناسب و سیاستهای عمومی به مزارع کشاورزان منتقل کرد، میتوان نیازهای غذایی را از نظر فیزیکی تامین کرد. با این حال، حتی در سال ۲۰۲۵ هم چالش امنیت غذایی تنها افزایش تولید نیست، بلکه ایجاد شغل یا معیشت است که میتواند منجر به دسترسی اقتصادی به غذا شود و در دستیابی به تولید مورد نیاز بدون آلودگی بیشتر محیط زیست افزایش یابد. به طور کلی جایی که کار هست پول هست و جایی که پول هست غذا هست. بنابراین، نگاه به کشاورزی نه تنها به عنوان یک ماشین تولید مواد غذایی، بلکه به عنوان یک منبع مهم تولید معیشت چه در بخشهای کشاورزی و چه در بخشهای غیر کشاورزی اهمیت پیدا میکند. تداوم سوء تغذیه و سوء تغذیه گسترده در بسیاری از کشورهای در حال توسعه از سیاستهایی ناشی میشود که نمیدانند جمعیت کشاورز، از جمله نیروی کار کشاورزی بدون زمین، اکثریتی بنام مصرف کنندگان را تشکیل میدهند. متأسفانه، به نظر میرسد که اصطلاح «مصرفکننده» تنها جمعیت شهری را در ذهن سیاستگذاران پوشش میدهد. افزایش بهرهوری و سود دهی مزارع کوچک سهم عمده ای در کاهش گرسنگی و فقر خواهد داشت. این به نوبه خود به اعطای یارانه مطلوب به بخش کشاورزی و توانایی تضمین قیمتهای سودمند برای محصولات کشاورزی توسط دولتها بستگی دارد.




